وبلاگ آموزش زبان انگلیسی

ارائه مجموعه آموزشی زبان انگلیسی

وبلاگ آموزش زبان انگلیسی

ارائه مجموعه آموزشی زبان انگلیسی

وبلاگ آموزش زبان انگلیسی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ترجمه» ثبت شده است


عذر میخوام 
I beg your pardon
................................
دعایش مستجاب شد
His prayers was answered
................................
مودب باش 
Behave yourself
................................
عکس نگیرید 
No photograph
................................
سیگار نکشید 
No smoking
................................
قابل شما رو نداره
You are welcome
................................
اصلا قابل شمارو نداره
you're very welcome
................................
ورود ممنوع
No admission
................................
بفرمائید 
Help yourself=here you are=there you are

vahid bakhtiyari

 :: توی مخمصه افتادم، گرفتار شدم::

.

.

.

.


I get into hot water 

I'm in trouble


***

“خونسردی خود را حفظ کردن” 

.

.

.

.

.

.

Keep your shirt on

مثلا وقتی کسی عصبانیه بهش میگیم

Keep your shirt on 

یعنی “عصبانی نشو”، “خونسرد باش”

----------------------------------

به احتمال زیاد براتون سوال بوده که ربط shirt تو این اصطلاح به عصبانی بودن یا خونسرد بودن چیه!


وقتی کسی از دست یه نفر عصبانی باشه یقه‌اش رو باز می کنه یا حتی پیرهنش رو در میاره

 (تا هم میزان عصبانی بودن و هم عضله‌اش رو نشون بده)

و نفس کش صدا می بزنه! to keep on یعنی “به تن نگه داشتن و در نیاوردن” پس keep your shirt on یعنی “پیرهنت رو در نیار!”


البته این یه اصطلاحه و نیاز نیست حتما طرف مقابل پیرهنش رو در بیاره و بعد بهش بگیم Keep your shirt on !

***

" موهامو تو آسیاب سفید نکردم، بچه که نیستم"


-

-

-

-

-

-

I wasn't born yesterday!


***

 ::به همین خیال باش::


.

.

.

.


in your dreams


***

یکی حرف دلت رو میزنه و میخوایی بهش بگی

::قربان دهانت ، آی گفتی ، آره والا ، گل گفتی::


.

.

.

.


You can say that again !!


*****

**نکته ای کوتاه ولی مهم و کاربردی**

.

در زبان انگلیسی برای اینکه از کسی بخواهیم که بنشیند، بهتراست اصطلاحات ذیل را به کار ببرید:

.

have a seat, please

.

take a chair, please

.

take a seat, please

****


::اون خیلی غذا میخوره:: 

.

.

She can eat like a horse


مثال:

She eats like a horse but never puts on any weight


***

فریاد زدن بخاطر خشم یا هیجان 

.

.


YELL :


let out / give a yell 


مثال 

she let out a yell when she saw me

او وقتی مرا دید فریاد زد .


***


::از هر دستی بدی ، از همون دست پس می گیری::

.

.

.

.

what goes around comes around 


****

For the time being.....در حال حاضر

In the short run........در کوتاه مدت

In the long run.........در دراز مدت

At your earliest convenience........در اولین فرصت


***


داری درباره کسی صحبت میکنی. یهو 

پیداش میشه

.

میگی: جدا که"حلال زاده ای"

.

.

.

.

.

.

.

.

speak of the devil

==American English==

.

talk of the devil 

==British English==


***


 ::خودتو به اون راه نزن::


.

.

.

.


Don`t look the other way


****


::دست از سر من بردار::

.

.

.

.


Get off my back


*****

امیدوارم که این جملات و لغات انگلیسی بدردتون بخورند

vahid bakhtiyari

میخواییم بگیم:
****

::راحت میفهمم چی توی فکرت میگذره::
::من فکر تو رو خوب میخونم::

.
.
.

I read you like a book
I can read your mind
I can read your thoughts


****

 برو سر اصل مطلب 
.

.

.
get to the heart of the matter 



*****


فرزندِ ناخَلَف
.
.
.
black sheep

مثال:
.Bez is the black sheep of his family




*****


 یه اصطلاح خیلی  کاربردی اونم واسه ما ایرانیا 

مثلا میخواییم بگیم"مگه از روی جنازه/نعش من رد شی"

.
.
.
.
Over my dead body

مثال : 
A: we've all decided to sell this house. 
ما همگی تصمیم گرفته ایم این خونه رو بفروشیم.

B: Over my dead body
مگه از رو جنازه من رد شی.

*****
به بن بست رسیدم دیگه !
.
.
.
I`ve reached an impasse

****

vahid bakhtiyari